گفت: همیشه آغاز راه دشواره. عقاب تو پر کشیدن گاهی پر می زنه، اما تو اوج حتی از بال زدن هم بی نیازه ...

گفتم: دشواره، ولی اگه از این دشواری بالاخره گذشت، خوشحال از گذشتن و مطمئن از رسیدن، وسطای راه بالش تیر خورد، شکست و افتاد، اون وقت چی؟

گفت: اگه شوق پرواز باشه، بال تیر خورده قابل ترمیم می شه. می شه بعدِ دردها و زخم ها، دوباره اوج گرفت. فقط اگه نگاهت به آسمون باشه...!

گفتم: زخم ها و دردها، نیاز به تیمار داره. هم زمینی، هم آسمونی ...

گفت: آره، نیاز داره! ولی تیمار زمینی رو هم باید سپرد به تیمار آسمونی ... یا طبیب من لا طبیب له ...

گفتم: یا طبیب من لا طبیب له ...